در نزدیکترین نقطه ای که دجله و فرات بهم می پیوندند شهری بنام (اور) بنا شد که به صورت پایتخت سومری ها در آمد، هر چند ساکنان اصلی این شهر کشاورز بودند ولی نسلی جدید از هنرمندان، افزارمندان، معماران و خطاطان پدید آمدند که تمدن واقعی را نصیب شهر خود کردند. سومری ها خط میخی را ابتکار کرده و حسابگران ماهری هم بودند. آنها هم بصورت (دهدهی) و هم(شصت شصتی) حساب می کردند و نتیجه آن ابتکار دایره ای با 360 درج بود که در آن ساعت 60 دقیقه و هر دقیقه 60 ثانیه به حساب می آمد. ساختمان معظمی بر فراز تپه ای در شهر (اور) کشف شده که اطراف آن بصورت دیوارهای پلکانی است. این بنا معبدی برای پرستش ماه بوده و (سوئن) نام داشته است.
در جنوب میانرودان در دوره عبید گروهی در این سرزمین جاگیر شدند و نخستین تمدن روستایی را پایهریزی نمودند. ولی به ناگاه اینان جایگاهشان را رها کردند و رفتند. بررسیها نشان از خشک شدن آب و هوا در هزاره سوم پیش از میلاد میدهد و این روستانشینان نیاز به آبیاری کشتزارهایشان داشتهاند. به هر روی در نزدیک ۲۶۰۰ (پیش از میلاد) در سومر این شهر دوباره آبادان شد و ویژه ننا خداوند ماه گشت.
این شهر در راه عربستان و در کنار دریا جایگاه خوبی داشت. در آن نیایشگاههای استادانه ای از آن دسته آرامگاه شهبانو پوآبی ساخته شد. در این آرامگاهها چیزهایی به دست آمد که بر روی آنها نام پادشاهان مسکالامدوگ و آکالامدوگ نوشته شده بود. پادشاهان اور در سومر نفوذ داشتند،از آنها میتوان از مسآنیپادا بنیانگذار نخستین دودمان فرمانروایی اور نام برد.
دودمان نخست اور با تازش سارگون بزرگ در نزدیک به سال ۲۳۴۰ (پیش از میلاد) نابود شد. از دودمان دوم این شهر چیز چندانی در دست نیست.
هردو چه در زمان زندگی و چه پس از مرگ خدا دانسته شده و پرستیده میشدند.
پنداشته میشود که میان سالهای ۲۰۳۰-۱۹۸۰ (پیش از میلاد) اور بزرگترین شهر زمان خود بوده باشد و جمعیت آن هم در آن زمان نزدیک به شصت و پنج هزار نفر برآورد میشود.
عیلام در حدود ۱۹۵۰ (پیش از میلاد) سومین دودمان اور را برانداخت. چندی پس از آن بابل بدین شهر دست یافت.
در سده ششم (پیش از میلاد) سده ششم پیش از زایش مسیح نبوکدنصر دوم پادشاه بابل این شهر را بازسازی کرد. واپسین شاه بابل نبونید زیگورات آن را بازسازی کرد. وی به بزرگ ترین دخترش ماموریت کاهنه بزرگ در اور داد. او پرستشگاه ها را زینت داد و زیگورت ننا را سراسر تعمیر کرد و بلندی آن را ۷ طبقه اضافه نمود و آن را مانند پرستشگاه مردوک بابل ساخت.
سپس اور تحت کنترل ایران در آمد و سقوط کرد، چنانکه از ۵۵۰ (پیش از میلاد) در سراشیب رکود افتاد و تا ۵۰۰ (پیش از میلاد) کسی در آن نمیزیست. شاید دلیل ترک شهر خشکسالی و کج شدن بستر رودها بوده باشد.